>
فعال حوزه مدیا | نویسنده
“Skull and Bones: Dead In The Water” یک بازی ویدیویی اکشن-ماجراجویی است که توسط استودیوی Ubisoft توسعه یافته است. این بازی در دنیایی دریایی و پر از راز و رمزهای دریایی قرار دارد. بازیکنان در آن نقش یک دزد دریایی را بر عهده میگیرند و باید به دنبال گنجینهها، مبارزات دریایی و ماموریتهای مختلف بروند. این بازی با گرافیک بالا و داستان جذاب خود توانسته است توجه زیادی را به خود جلب کند.
Skull and Bones تاثیر اولیه خوبی نداشت. با توجه به توسعه پر دردسر آن، این کمترین جای تعجب نیست. نزدیک شدن به جدیدترین نسخه یوبی سافت بدون ترس و وحشت سخت است. با این وجود، پس از شش تاخیر جداگانه، چندین مفهوم کنار گذاشته شده و 11 سال در جهنم توسعه، ساعات آغازین بازی نتوانست بهترین قدمهای Skull and Bones را جلو ببرد، در عوض در بدترین جنبههای آن افراط کرد. رواج تدریجی مبارزات به طور جزئی باعث بهبود اوضاع می شود، به ویژه هنگامی که گزینه های شما باز می شود و شما می توانید با کشتی خود و سلاح های مختلف آن دست و پنجه نرم کنید، اما این برای نجات آن از ته مانده های متوسط کافی نیست. اسکوربوت را فراموش کنید. این ماجراجویی درهم و برهم با یک مورد شدید بیاعتنایی در سرویسهای زنده همراه است.
مقدمه آموزش Skull and Bones با اطمینان از اینکه می دانید چگونه با NPC ها صحبت کنید و درختان را قطع کنید، همه چیز را آغاز می کند. اگر ایده شما از دزدی دریایی در دریاهای آزاد حول نوعی از جمع آوری منابع است که در بیشتر بازی های بقا یافت می شود، پس شانس دارید. در حقیقت، این جنبه آنقدرها هم که به نظر می رسد فاجعه آمیز نیست، حتی اگر زمانی که در عرشه یک کشتی دزدان دریایی محصور هستید، استخراج سنگ ها و خرد کردن درختان منطقی نیست. مسئله اصلی این است که این اولین نمونه از اصرار بازی برای وادار کردن شما به انجام کارهای سخت است. برخی از چیزهای پیاده وجود دارد، اما لعنت بر زمین خواران، این به سادگی به گپ زدن با فروشندگان و جستجوگران است، با گنجینه های دفن شده گاه به گاه برای اندازه گیری خوب. Skull and Bones ممکن است به خاطر بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag وجود داشته باشد، اما تنها شباهت بین این دو بازی دزدان دریایی در نبرد دریایی آنها رخ می دهد.
بحث در مورد این جنبه از بازی بدون پرداختن به مقایسه با Black Flag، با وجود فاصله 11 ساله بین این دو عنوان، مشکل است. پرتاب یک رگبار گلوله توپ به سمت راست کشتی دشمن، قویترین بخش سرمایهگذاری دریانوردی Skull and Bones است، اما همچنان بسیاری از آنچه را که Black Flag به چنین تجربه خارقالعادهای تبدیل کرده است، از بین میبرد. آن بازی یک فانتزی قدرتمند با ریتمی جنبشی برای مبارزه اش بود. زمانی که از توپهای پهن کشتی، خمپارهها، بشکههای شعلهور و توپهای چرخان استفاده میکردید، هرگز لحظهای از کار افتادگی وجود نداشتید تا دشمن را با رگبار دائمی آتشبازیهای دریایی تحریک کنید، و با انداختن و بالا بردن بادبانها روی یک سکه، از جنگهای برجنشین Man O’ Wars پیشی بگیرید. برای ایجاد لحظات هیجان انگیز Skull and Bones دارای عمق بیشتری نسبت به پرچم سیاه است، با کشتیهای متعدد برای بادبانی و مجموعهای از گزینههای سفارشیسازی که به شما امکان میدهد کشتی خود را با راکت، بالیستا، وسایل پرتاب آتش و موارد دیگر تجهیز کنید، اما به هیچ وجه به اندازه سرگرمی نیست.
به سادگی هیچ جریانی برای مبارزه با جمجمه و استخوان وجود ندارد. پس از شلیک یک گلوله توپ، منتظر میمانید تا یک تایمر خنکدان طولانی مدت قبل از اینکه بتوانید دوباره شلیک کنید. شما میتوانید کشتی خود را برای شلیک توپهای کمان یا عقب مانور دهید، اما حرکت کشتی آهسته و پرشتاب است و بالا و پایین بردن بادبانها آنقدر کند است که سرعت نبرد را کاملاً از بین میبرد. میتوانید استدلال کنید که این کاهش سرعت واقعیتر است، اما با توجه به کشتیهای ارواح و هیولاهای دریایی غولپیکر که در آبها پرسه میزنند – بدون ذکر توپهایی که میتوانند بازیکنان دیگر را شفا دهند – فکر نمیکنم واقعگرایی روی میز باشد. هنگامی که یک کشتی دشمن در آخرین پاهای خود قرار گرفت، میتوانید در کنار آن قرار بگیرید و بر عرشه بالایی سوار شوید، و در نتیجه یک صحنه سریع از خدمهتان برای جهش آماده میشود. این برای شما غارت اضافی به همراه دارد، اما یک فرآیند کاملاً خودکار است، بنابراین انتظار نداشته باشید که خودتان وارد کشتی شوید و درگیر غوغاهای غوغایی شوید. در مجموع، مبارزه بیرحمانه نیست و گاهی میتواند قانعکننده باشد، اما در مقایسه با یک بازی 11 ساله یک گام به عقب است و زمان زیادی طول نمیکشد تا تکرار شروع شود.
حتی قایقرانی در آب های آزاد اغلب یک کار طاقت فرسا است. کشتی شما دارای یک نوار استقامتی است که شما را از پرت کردن کامل محدود میکند، مگر اینکه انباری از مواد غذایی در دسترس داشته باشید تا به طور مداوم آن را دوباره پر کنید. این ظاهراً فقط برای توجیه اساسیترین مکانیک بقا وجود دارد، و شما را مجبور میکند به طور متناوب غذا جمع کنید و بپزید. شما همچنین باید با باد مبارزه کنید، که در پشت بادبانها یک یا دو گره اضافی به شما میدهد، اما هنگام وزش در مقابل بادبانها، سرعت شما را حدود چهار گره کاهش میدهد. این ممکن است به نظر مشکل بزرگی نباشد، اما عدم تعادلی ایجاد میکند که تحریک را به شادی ترجیح میدهد، و این اطمینان را میدهد که پیمایش اغلب یک مشکل است. آنقدر وقت من صرف مبارزه با باد شد که واقعاً میتوانستم با یک بادگیر این کار را انجام دهم.
کمپین اصلی شامل ماموریتهایی است که در آن شما وظیفه دارید کشتیهای دشمن خاص را نابود کنید یا به منابعی دست پیدا کنید و آنها را به پستهای مختلف تحویل دهید. گاهی اوقات، از شما خواسته میشود که به یک قلعه یا شهرک حمله کنید، که شامل تیراندازی به برجهای نگهبانی تانک و امواج کشتیها میشود، اما طراحی ماموریت غیرقابل تصوری بیش از این نیست. هنگامی که تمام این ماموریتها را کامل کردید، Helm به مرکز حلقه پایانی Skull and Bones تبدیل میشود. کل فرض این کار دستیابی به تعداد کافی از هشت قطعه برای خرید تجهیزات پیشرفته است، اما کل فرآیند تمرینی در مدیریت زمان است. پس از تصاحب تولیدکنندگان مختلف، باید هر ساعت سفارشات تحویل را انجام دهید، سپس تقریباً 40 دقیقه را در اطراف نقشه صرف کنید تا سکه های هشت خود را هر سه تا شش ساعت در زمان واقعی جمع آوری کنید. شعبده بازی بسیار است، و همه آن مشغله های پیش پا افتاده ای است که بازدهی کمی دارد. شاید پس از عرضه محتوای فصلی جدید، این وضعیت بهبود یابد، اما در حال حاضر، پایان بازی به همان اندازه کسل کننده است.
Skull and Bones لحظات خاص خود را دارد، اما این عکس های فوری کوتاه حتی نیمی از تجربه کامل را در بر نمی گیرند. همه چیزهایی که در مورد Black Flag عالی بود، برای قرار دادن عناصر خسته کننده سرویس زنده و یک بازی چند نفره نیمه کاره که باعث می شود احساس کنید از سایر بازیکنان جدا شده اید، حذف شده است. برخی از مشکلات فاحش تر آن امیدواریم در به روز رسانی های آینده برطرف شوند، اما همچنان برای نجات مکانیک های اصلی بازی و اتکای بیش از حد به فعالیت های پیش پا افتاده و تکراری نیاز به یک بازنگری کامل است.